آروينآروين، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

آروين من زندگي من

حضور تو مسبب نفيس ترين خاطره هاس.....

1394/9/10 13:35
نویسنده : مهرداد
87 بازدید
اشتراک گذاری

ساعت 8:35 دقيقه..... ساعتي ماندگار در تمام زندگيمون... ساعت تولد پسرمون.....آروين.

شب قبل از تولد تو، من و مامان پس از اينکه از خونه مامان بزرگ و بابا بزرگ اومديم آخرين عکسهايي که ميتونستيم بگيريم باهات گرفتيم و بعدش نشستيم با هم صحبت کرديم. يادت مياد؟ خيلي عجله داشتي که زودتر بياي پيش ما نفسم...يادته؟

خيلي حسه قشنگ و خوبي داشتيم ما و قشنگ تر از اون اين بود که دقيقاً داشتي روز تولد بابا بزرگ به دنيا ميامدي.

سه شنبه 12 آبان ماه 1394 شده بود و بعد از باريدن چند روزه بارون هوا صاف و آفتابي شده بود که به مامان و بابا و همه اقوام نويد يه روز عالي رو ميداد. پس از گذشتن از زير قرآن در صبح اول وقت و توکل به خداي مهربون به سمت محل تولدت "بيمارستان ايرانمهر" راه افتاديم و طبق قرار قبلي که با دکتر داشتيم راس زمان مقرر رسيديم.

پس از انجام مقدمات کار مامان رو بردند به اتاق انتظار که برای عمل آماده بشه و منم رفتم دنباله فيلمبردار که قرار بود بياد بازم باهات عکس بندازيم البته اينبار تو بيمارستان و با حضور  اقوام نزديک که اومده بودن اونجا حساي قشنگي که واسه اين رويداد مهم داشتنو بگن.....  وقتي بزرگتر شدي باهم ميشينيم يه بار ديگه فليم تولدتو ميبينيم پسرم.

ساعت 8 ماماني و بردن اتاق عمل و بعد از اون منو مامان بزرگا دست به دعا شديم و از خداي مهربون واسه سلامتي تو و مامان دعا کرديم و منتظر بوديم تا تولدتو جشن بگيريم.

توي همين حال و هوا بوديم که ديدم دارن منو صدا ميزنن و اعلام ميکنن تو بدنيا اومدي. من يهو نفسم تو سينه حبس شد تا زماني که ببينمت و بعد از ديدن تو بغضم ترکيد و گريم گرفت البته گريه اي از روي خوشحالي.... ساعت 8:35 دقيقه..... ساعتي ماندگار در تمام زندگيم... ساعت تولد پسرمون.....آروين.

بعد از ديدنت، با کمي تاخير ماماني و آوردن تو اتاق با همون روحيه شاداب و مثبت هميشگي که براي ديدنت لحظه شماري ميکرد. بعد از اينکه تو رو کنار مامان گذاشتن انگار آروم شد و گريه کرد و از خداي مهربون واسه هديه اي به زيبايي تو تشکر کرد.

لحظه هاي بسيار زيبا و قشنگي بود و اميدواريم که زير سايه حضرت حق موفق و شاد باشي و هميشه شاهد پيشرفتهاي چشمگيرت باشيم آروين جان....

 

پر از آرزوهاي قشنگ براي آروين عزيزمون

مامان الهام و بابا مهرداد

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامانی جون
10 آذر 94 19:53
.... فدات بشم عزیز دلم عشقم اروینم. ..
پدرجون
10 آذر 94 20:03
اروین جون خوش اومد
باباجون
19 آذر 94 18:59
Very nice
فرشته
20 آذر 94 16:50
عزیزم روز تولد تو بهترین روز زندگیهمه آ روین جان
فرشته
11 دی 94 9:46
عزیزم اروین خییییییییییییییلی زیاد دوست دارم