آروينآروين، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

آروين من زندگي من

حضور تو مسبب نفيس ترين خاطره هاس.....

ساعت 8:35 دقيقه..... ساعتي ماندگار در تمام زندگيمون... ساعت تولد پسرمون.....آروين. شب قبل از تولد تو، من و مامان پس از اينکه از خونه مامان بزرگ و بابا بزرگ اومديم آخرين عکسهايي که ميتونستيم بگيريم باهات گرفتيم و بعدش نشستيم با هم صحبت کرديم. يادت مياد؟ خيلي عجله داشتي که زودتر بياي پيش ما نفسم...يادته؟ خيلي حسه قشنگ و خوبي داشتيم ما و قشنگ تر از اون اين بود که دقيقاً داشتي روز تولد بابا بزرگ به دنيا ميامدي. سه شنبه 12 آبان ماه 1394 شده بود و بعد از باريدن چند روزه بارون هوا صاف و آفتابي شده بود که به مامان و بابا و همه اقوام نويد يه روز عالي رو ميداد. پس از گذشتن از زير قرآن در صبح اول وقت و توکل به خداي مهربون به سمت محل تول...
10 آذر 1394

بدون عنوان

چشم که می گشایی، به تو لبخند می زند زندگی. طلوعی دوباره است؛ فرصتی دوباره برای شکفتن بر تاقچه های روشن صبح، در تکاپوی سلام خداوندی: چشم هایت را برمی داری و می دوی در های و هوی صداها و عطرها...     ...
10 آذر 1394
1